نگارخانه

الهی؛ چگونه گویم نشناختمت که شناختمت و چگونه گویم شناختمت که نشناختمت گزیده‌هایی از کتاب #الهی_نامه

احمد کمال پور متخلص به «کمال» پس از فوت پدر در سال ۱۳۱۰ به سرپرستی دایی خود که از شاگردان ادیب نیشابوری بود، در آمد. از استادانی همچون محمود فرخ، دکتر فیاض، دکتر رجایی خراسانی و نوید، بهره برد و خود از استادان مسلمّ اهل ادب گردید. سرانجام او که در سا

و مگر نه آنکه گردن ها را باریک آفریده اند تا در مقتل کربلای عشق، آسان تر بریده شوند؟ (شهید سید مرتضی آوینی؛ کتاب گنجینهٔ آسمانی) #سید_اهل_قلم

الهی؛ همه از تو دوا خواهد و حسن از تو درد گزیده‌هایی از کتاب #الهی_نامه

در روستای امیرآباد در نزدیکی شهر تربت حیدریه دیده به جهان گشود. علاقۀ او در سرودن شعر، در غزل و به ویژه سبک هندی به اندازه‌ای بود که یکی از شعرای به نام غزل‌سرای هندی شد. او زبان بومی تربت‌حیدریه را به خوبی می‌دانست و بسیاری از اشعار وی که به زبان مح

شجرهٔ عبادات را اگر در خاکِ باروَرِ جهاد فی سبیل الله ننشانند چگونه بار دهد؟ جهاد فی سبیل الله حافظ همه‌ی اصول و احکام است و قبله‌داران دایره‌ی طواف نیز مجاهدانند. اگر نه، شیطان که دشمن دین است، چرا با اسلام آل سعود دشمنی نمی‌ورزد؟ دشمنی نمی‌ورزد که

الهی؛ چون تو حاضری چه جویم و چون تو ناظری چه گویم گزیده‌هایی از کتاب #الهی_نامه

غلامرضا میرزاجانی معروف به غلامرضا قدسی مشهدی از نسل محمد جان قدسیِ مشهدی، شاعر برجسته‌ی عصر صفویه، متولد شد. وی در «کانون نشر حقایق اسلامی» فعالیت داشت و به مرحوم استاد محمدتقی شریعتی ارادت می‌ورزید. در شانزده سالگی اولین اشعارش را سرود. عاقبت در ۲۱

راهی که آن قافله عشق پای در آن نهاد راه تاریخ است و آن بانگ الرحیل هر صبح در همه جا بر می‌خیزد. و اگر نه، این راحلان قافله عشق، بعد از هزار و سیصد چهل و چند سال به کدام دعوت است که لبیک گفته‌اند؟ (شهید سید مرتضی آوینی؛ کتاب فتح خون) #سید_اهل_قلم

الهی؛ هشیار را با بستر و بالین چه کار و مست را با دین و آیین چه کار گزیده‌هایی از کتاب #الهی_نامه